برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 17 بهمن 1393برچسب:, | 18:40 | نویسنده : اصغر نوربخش |

 

 

 

حضرت معصومه(س) فلسفه شيدايي است و غزل ماندن و بودن؛ نگين ايران است که در قم، شهر اقامه مي‌درخشد؛ ترجمان بلند عاشوراست و قصه‌ي با زينب همسفر شدن؛ معصومه (س) ضربت بالاي ارادت به ولايت است، قصه‌ي بلند مدينه تا مشهد است؛ معصومه (س) تفسير معصوميت است که روزگاري در مدينه طلوع کرد؛ اقامت غربت است در روزگار غربت نگاه‌ها و تفسير بلند تبعيت است از ولايت.

به گزارش خبرنگار دين ومعارف اسلامي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، دهم ربيع‌الثاني، سالروز وفات حضرت معصومه(س) است، ماهي كه در پي خورشيد توس، راه حجاز تا ايران را طي کرد و در هجرتي عاشقانه به ساوه رسيد و از آنجا به دارالمؤمنين قم آمد و رحل اقامت افکند و پس از 17 روز، دعوت خدا را لبيک گفت.  (1)

اين بانوي بزرگوار در سال 201 هـ ق، يک سال پس از سفر تبعيدگونه حضرت رضا(ع) به شهر مرو (خراسان جنوبي) و پيرو نامه عطوفت آميز امام رضا(ع) به همراه عده‌اي از برادران و ياران براي ديدار برادر و تجديد عهد ولايي خويش، راهي ديار غربت شد.

در طول راه به شهر ساوه رسيد و همراهان و يارانش با مأموران عباسي درگير شدند و عده‌اي از همراهان حضرت در اين حادثه غم انگيز به شهادت رسيدند. حضرت معصومه(س) درحالي که از حزن و اندوه، بسيار ناتوان شده بودند، با احساس ناامني در شهر ساوه با تفحص درباره شهر شيعيان راهي «قم» شدند. بزرگ خاندان شيعه اشعري، موسي بن خزرج با شور و شعف فراوان به استقبال حضرت شتافت و ايشان در منزل شخصي موسي نزول اجلال فرمودند. آن بزرگوار پس از هفده روز بيماري در سال 201 ه ـ ق در دهم ربيع الثاني به لقاء حق شتافت.

مشتاقان و دل سوختگان بعد از وفات ايشان، پيکر شريف آن حضرت را به سوي قبرستان «بابلان» - جايگاه کنوني حرم مطهر حضرت معصومه(س) - تشييع و تدفين کردند و بدين سان تربت پاک آن بانوي بزرگوار اسلام قبله گاه ارادتمندان به اهل بيت(ع) و دارالشفاي دل سوختگان عاشق ولايت و امامت شد. (2)

توصيه امام رضا(ع) به زئران خواهرش

حضرت رضا(ع) در فرازي از زيارت نامه معروفشان به ما آموخته‌اند كه در كنار مرقد آن بانوي مكرم خطاب به ايشان بگوييم: اي فاطمه! در بهشت از من شفاعت كن، چراكه تو در پيشگاه خداوند داراي مقامي بس ارجمند و والا هستي. امام صادق(ع) سال‌ها قبل از ولادت حضرت معصومه(س) در توصيف قم سخن گفته و آن مكان را حرم خاندان رسالت خوانده بودند. آنگاه فرمودند: به زودي بانويي از فرزندانم به سوي آن كوچ كند كه نامش فاطمه دختر موسي بن جعفر است و با شفاعت او همه شيعيانم وارد بهشت مي‌شوند.

به راستي كه حضرت معصومه(س) همچون جده‌اش حضرت زهرا(س) در معيارهاي ارزشي اسلام يكه تاز عرصه‌ها و در علم و كمالات و قداست گوي سبقت را از ديگران ربوده بود. همان‌گونه كه پيامبر اكرم در شان حضرت زهرا(س) فرمودند: «فداها ابوها»؛ ( پدرش به فدايش باد) حضرت موسي بن جعفر(ع) نيز در شان حضرت معصومه(س) فرمودند: «فداها ابوها» حضرت معصومه(س) هم نام حضرت فاطمه زهراست و در اين نام رازها نهفته است. يكي از رازها اين است كه در علم و عمل از رقباي خود پيشي گرفته و ديگر اينكه از ورود شيعيان به آتش دوزخ جلوگيري مي‌كند.

ثواب زيارت حضرت معصومه(س)

ايشان همچنين از نظر كمالات علمي و عملي بي‌نظير بودند. اگرچه مرقد مطهرش آشكار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا(س) مخفي نيست، ولي مطابق مكاشفه‌اي كه براي بعضي از اولياي خدا روي داده است، امام باقر يا امام صادق(ع) فرمودند: كسي كه مرقد حضرت معصومه(س) را زيارت كند به همان مقصودي نايل خواهد شد كه از زيارت قبر حضرت زهرا(س) نايل مي‌شود.همچنين امام رضا (ع) فرموده‌اند« كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زيارت كند پاداش او بهشت است.


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 11 بهمن 1393برچسب:, | 22:25 | نویسنده : اصغر نوربخش |
























برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 9 بهمن 1393برچسب:, | 1:31 | نویسنده : اصغر نوربخش |

ادْهَم بن اميّة بن (عبدى بصرى) پدرش ابوعبدالله از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود و از آن حضرت صلى الله عليه و آله و سلم نقل حديث كرد. وى در بصره سُكنى گزيد و در آن شهر چند پسر از خود به جاى گذاشت.

از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه وى از شيعيان بصره بود و در جلسات منزل بانوى شيعى، ماريه دختر منقذ (سعيد) كه خانه وى محل تجمع و تبادل نظر بزرگان شيعه بود، شركت مى جست.

آن گاه كه ابن زياد از مكاتبه اهل عراق با امام حسين عليه السلام و حركت آن حضرت عليه السلام به سوى كوفه آگاه شد، فرمان مراقبت راه هاى بصره را به كارگزار خود صادر كرد؛ مبادا كسى براى يارى امام حسين عليه السلام از بصره خارج شود. در اين هنگام يزيد بن ثَبِيطْ (ثُبيط) تصميم بر خروج از بصره و پيوستن به كاروان حسينى را گرفت. وى كه ده پسر داشت از آن‌ها خواست تا او را همراهى كنند. دو تن از آن‌ها به نام هاى عبدالله و عبيدالله دعوت پدر را اجابت كردند.

ادهم بن اميه نيز به اتفاق آن‌ها از بصره خارج شد و در جايى به نام «ابْطَحْ»، در نزديكى مكه، به كاروان حسينى رسيد پس از اندكى استراحت به آن حضرت پيوست و همراه آن امام هُمام به كربلا آمد؛ و به شهادت رسيد. بنا به قولى شهادت وى در شدت درگيرى حمله نخست همراه شمارى از ياران امام عليه السلام اتفاق افتاده است.


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, | 19:38 | نویسنده : اصغر نوربخش |

 

ابوعمرو، مردى شب ‌ زنده دار و نمازگزار، متقى و پرهيزگار بود. ابن نما به نقل از مهران، غلام بنى كاهل، مى گويد: روز عاشورا در كربلا حضور داشتم، مردى را ديدم كه حملات سنگين و سختى مى كرد و به هر گروه از دشمن كه مى رسيد آن‌ها را متفرق و پراكنده مى ساخت، سپس به سوى حسين عليه السلام مى شتافت و اين چنين رجز مى خواند:

إِبْشِرْ هُديتَ الرُّشْدَ تَلْقى احْمَدا   فى جَنَّةِ الْفِرْدَوْسِ تَعْلُو صُعُدا

                      

مژده باد تو را كه به راه رشد و كمال هدايت شدى و پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم را در درجات بالاى بهشت ديدار مى كنى و بالا مى روى.

مهران گويد: پرسيدم اين شخص كيست؟ گفتند كه: ابوعمرو نهشلى (يا خثعمى) است. در همين هنگام عامر بن نهشل از طايفه بنى اللّات، بر وى تاخت و او را به شهادت رساند و سرش را از بدن جدا كرد.


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, | 19:35 | نویسنده : اصغر نوربخش |

او روزگاری در صفیّن و نهروان شرکت داشت در صفیّن همراه امیرالمومنان بود و در نهروان جزء خوارج و حروریّه و شعار گوی لا حُکم الالله. روحیه حق گرایی، ستم ستیزی و بخشندگی و بزرگ منشی سرانجام عامل فوز و فلاح وی و قرار گرفتن در سلک شهیدان عاشورا شد.
گروه فرهنگی مشرق - ابوالحتوف بن حارث (حرث بن سلمه انصاری عجلانی از تیره بنی عجلان از قبیله خزرج انصار مدینه بود که در کوفه در محله محکمه کوفه که زیستگاه خوارج بود، زندگی می کرد.

زمان پیوستن به اباعبدالله(ع)
او همراه برادرش سعد در عصر عاشورا با شنیدن صدای مظلومیت و غربت اباعبدالله از عمر سعد گسست و به امام پیوست.

نحوه شهادت
شعارگویان و رجزخوان، همراه برادرش با سپاه متجاوز و خونخوار عمر سعد جنگید و پس از کشتن تنی چند از سپاه عمر سعد به شهادت رسید. سن: حدود 52 سال

ویژگی ها و فضایل
او روزگاری در صفیّن و نهروان شرکت داشت  در صفیّن همراه امیرالمومنان بود و در نهروان جزء خوارج و حروریّه و شعار گوی لا حُکم الالله. روحیه حق گرایی، ستم ستیزی و بخشندگی و بزرگ منشی سرانجام عامل فوز و فلاح وی و قرار گرفتن در سلک شهیدان عاشورا شد.

نام در زیارتنامه ها و منابع
در زیارت نامه ها از وی و برادرش سخنی نیست. امّا در کتب تاریخی و مقاتل مانند ابصارالعین ص 94 اعیان الشیعه ج 2 ص 319 تنقیح المقال ج2 ص 12 حدائق الوردیه ص 122 الکنی و الالقاب ج1 ص 45 مقتل الحسین مقرّم ص 240  قاموس الرجال ج 5 ص 28 و ...  به وی اشاره شده است.

رجز
رجزی را به وی نسبت نداده اند.

اطلاعات دیگر
محقّق شوشتری در قاموس الرجال (ج 5 ص 28 ) به نقد تنقیح المقال مامقانی پرداخته و خارجی بودن این دو برادر را نادرست می داند. دلیل وی آن است که خوارج در جنگ با کافران به ستمگران کمک نمی کردند و پذیرفتنی نسیت کسانی که شعار لا حکم  الا لله گفته،‌ مقابل بودند، فرزندش حسین را یاری کنند، اما نکته اینجاست که تحول در هرکسی ممکن است و حرّ و زهیر بن القین نمونه بارزند. نکتة دیگر آن که بسیاری در سپاه عمر سعد از سر تهدید یا تطمیع شرکت می کردند و کم نبودند کسانی که ناچار و وحشت زده  یا به دلیل دیگر همراه عمر سعد شدند و سپس گسستند و به اردوگاه اباعبدالله پیوستند.
 
 

برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, | 15:42 | نویسنده : اصغر نوربخش |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.